حسـرت واقعـی را آن روزی میخــوری
کـه مـی بینـى ،
بـه انـدازه سـن و سـالت ، زندگـى نکـرده ای . . .
↺مـشــتـــی↻
↭زخـــمـای دلــتــو
↺بــه ڪـســی نــگـــو↻
↭ایــنـــروزهـــا
↺هـمـه بـــا نــمـــڪڹ↻
مسافر بی بدرقه من
آنقدر بیصدا رفتی که از وداع جا ماندم
باز به غیرت چشمانم
که آبی پشت سرت ریختند
قوی کسی است که,
نه منتظر میماند کسی خوشبختش کند،
و نه اجازه میدهد کسی بدبختش کند!!
هر گاه زندگی را جهنم دیدی,
سعی کن پخته از آن بیرون آیی...
سوختن را همه بلدند!!
زندگی هیچ نمیگوید, نشانت میدهد!!
با زندگی قهر نکن...
دنیا منت هیچکس را نمیکشد...
گرگ روزگار بودم....شغال ها هم جرات رویا رویی با من را نداشتند.....
حال که توبه کرده ام ...اهو ها هم برایم خط و نشان میکشند....
...
درست است که ما رفته ایم و توبــــه کرده ایم اما به اهو ها بگویید در قلمروی ما با احترام عبور کنند مگر نمیدانند که توبه گــــــــــــــــــــــرگ مـــــــــــــــــــــرگ است
ﺑــﺎ ﺧﯿﻠـﯽ ﻫﺎ ﻣﯿﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﺑـﺎﺷـﻢ، ﺧﻮﺩم ﻧـﺨـﻮﺍﺳـﺘــﻢ
ﻭﻟﯽ ﮔﻔﺘﻦ ﻧﺨﻮﺍﺳﺘﺖ...!
ﺳﮑﻮﺕ ﮐــﺮﺩم!
ﺧـﻮﺩﺷـﻮﻥ ﺑﻬـــم ﭘﯿﺸﻨﻬــﺎﺩ ﺩﺍﺩﻥ، ﻗــﺒﻮﻝ ﻧــﮑــﺮﺩم، ﮔﻔﺘﻦ من ﺁﻭﯾﺰﻭﻧﺸﻮﻥ ﺑﻮﺩم، ﺑﺎﺯﻡ ﻫـﯿـﭽـﯽ ﻧﮕﻔﺘﻢ...!
ﺧــﯿـﻠﯽ ﮐﺎﺭﺍ ﺭﻭ ﻣﯿﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﺑﮑﻨــﻢ ﻭ ﻧﮑـﺮﺩم، ﮔـﻔـﺘـﻦ ﺑـﻠـﺪ ﻧـﺒـﻮﺩﯼ، ﮔــﻔـﺘـﻢ ﺑـﺎﺷـﻪ...!
ﺧـﺮﯾﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﺑـﻮﺩ ﮐــﻪ ﻣﯿﺸﺪ ﺍﻧﺠـﺎﻡ ﺑﺪم ﻭ ﻧﺪﺍﺩم، ﮔﻔﺘﻦ ﻋﺮﺿﻪ ﻧﺪﺍﺷﺖ...!
ﮐــﺴﯽ ﺗــﻮ ﺯﻧﺪگیم ﻧـﺒـﻮﺩ ﮔـﻔـﺘﻦ ﺍﯾﻦ ۴ﺗﺎ ۴ﺗﺎ ﺩﺍﺭﻩ، ﺳـﮑـﻮﺗــــ ﮐﺮﺩم...!
کمــک میخواستن کمکشون کردم ، گفتن عجـب خریه خوب سواری میده ، هیچی نگفتم...!
ﺩﺧﺘـﺮ ﻭ ﭘﺴـﺮ بهم ﺗﯿـﮑﻪ ﺍﻧـﺪﺍﺧـﺘـﻦ ، ﺟﻮﺍﺑﺸﻮﻧﻮ ﻧــﺪﺍﺩم، ﮔﻔﺘﻦ ﺍﯾﻦ ﺯﺑﻮﻥ ﻧﺪﺍﺭﻩ...!
رفیقــام دورم زدن، فکــر کردن نمیفهمــم، گفتــن نفهمه، به روشـون نیــاوردم...!
ﺟﻠﻮﯼ ﮐﺴــﯽ ﺩﻭﻻ ﺭﺍﺳﺖ ﻧﺸـﺪم ﮐﻪ ﺑﻌــﺪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺵ ﺑﺪ بگـم، ﮔﻔﺘﻦ ﻣﻐـــﺮﻭﺭﻩ...!
ﺣﺮﻓﺎﺷــﻮﻥ ﻧـﯿـﺶ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻣـﺎﺭ ﺍﻓﻌــﯽ، ﺑﻪ ﺭﻭم ﻧﯿﺎﻭﺭﺩم، گفتم ﺷﻮﺧﯿﻪ...!
ﻭ ﺳﮑــﻮﺕ مــن همچنــان ﺍﺩﺍﻣــﻪ ﺩﺍﺭﻩ...
ﺍﺯﻧﻔﻬﻤــﯽ ﻧﯿﺴﺖ...
ﺷﻤـﺎ ﺑﮕﻮ ﻧﻔـﻬﻤﯿــﺪ!
ولی فـقـط خودمـم که ﻣﯿﺪﻭنـم،
ﻫﺮﮐﺴــﯽ ﺩﺭ ﺣﺪ ﻭ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ من ﻧﯿــــﺴﺖ...
از پیرمردى پرسیدند:
چرا ناراحتى؟
گفت:
جاسیگاریم شکست
گفتند مگر چه قدر قیمت داشت؟
گفت به قیمتش نیست...
"تمام
جوانیم
را
در
آن
سوزاندم"..
شاهزاده کوچولو از گل پرسید :
آدمها کجان ؟ !
گل گفت:
باد به اینور و اونورشان می برد!
این بی ریشگی !
حسابی اسباب درد سرشان شده !
زندگی به من آموخت !!!
همیشه منتظر حمله ی احتمالیه کسی باشم که !!!
به او محبت فراوان کرده ام !!!
اگر تو شطرنج زندگیت شاه نشدی
اون سربازی باش که تک تک مشکلات زندگی رو پشت سر میزاره
تا خونه اخر وزیر شه!
تا بتونه شاه و مات کنه
گر مستضعفی دیدی
ولی از نان امروزت
به او چیزی نبخشیدی
به انسان بودنت شک کن
اگر چادر به سر داری
ولی از زیر آن چادر
به یک دیوانه خندیدی
به انسان بودنت شک کن
اگر قاری قرآنی
ولی در درکِ آیاتش
دچارِ شک و تردیدی
به انسان بودنت شک کن
اگر گفتی خدا ترسی
ولی از ترس اموالت
تمام شب نخوابیدی
به انسان بودنت شک کن
اگر هر ساله در حجّی
ولی از حال همنوعت
سوالی هم نپرسیدی
به انسان بودنت شک کن
اگر مرگِ کسی دیدی
ولی قدرِ سَر سوزن
ز جای خود نجنبیدی
به انسان بودنت شک کن
نام شعر: عالم
ای پسر آتش افروزی مکن ، دودمانت را به باد خواهی داد
بر در میخانه ها ، ناله سر خواهی داد
ای پسر حاکم علم باش ، که عالم باشی
خود به فرمان خودت ، ناشر دنیا باشی
ای پسر عاقلی کن ، تا که گویند عاقل است
این تعقل را بسی ، که سایبان مغرب است
چه بسا دنیا که لطفش خود ، حزیمت کردن است
خود به دنبال جهان رو که ، خودش هم عالم است